تصنیف پیغام من
آواز بانو مرضیه آهنگ از تجویدی شعراز معینی کرمانشاهی
کو یاری تا به دیارم برساند پیغامم را به نگارم برساند
کو غمخواری به کنارم بنشیند دلدارم را به کنارم برساند
من هم جدا شدم ز آشیانه من هم دلم شکسته ای زمانه
من هم به ناله های عاشقانه دراین زمانه گشته ام فسانه
بی خبرم ز جای بی نشان تو بر لب من رسیده جان به جان تو
هجر تو شد نصیب من در این میانه،
نصیب من در این میانه
چه شود که از تو رسد بشکسته دلی خبری چه شود گل فکند به بد آب و گِلی نظری
چو نسیم سحر ز برم بگذر بگذر که مگر گلی از گِل من
به دمد چو روم ز نظر
چه شود که از تو رسد بشکسته دلی خبری چه شود گل فکند به بد آب و گِلی نظری
چو نسیم سحر ز برم بگذر بگذر که مگر گلی از گِل من
به دمد چو روم ز نظر
ز برم بگذر بگذر که مگر گلی از گِل من
به دمد چو روم ز نظر
به دمد چو روم ز نظر