ايران ، فداي اشك و خنده تو

ايران ، فداي اشك و خنده تو

سالار عقیلی

 

ایران فدای اشکو خنده ی تو

دل پرو تپنده ی تو

فدای حسرتو امیدت

رهایی رمنده ی تو , رهایی رمنده ی تو

ایران اگر دل تو را شکستند تورا به بند کینه بستند

چه عاشقانه بی نشانی که پای درد تو نشستند

که پای درد تو نشستند

ایران سالار عقیلی

کلام شد گلوله باران

به خون کشیده شد خیابان

ولی کلام آخر این شد که جانه من فدایه ایران

تو ماندیو زمانه نو شد خیاله عاشقانه نو شد

هزار دل شکستو آخر

هزارو یک بهانه نو شد

ایران به خاک خسته ی تو سوگند به بغض خفته ی دماوند

که شوق زنده ماندن من به شادی تو خورده پیوند

به شادی تو خورده پیوند

ایران اگر دل تو را شکستند تورا به بند کینه بستند

چه عاشقانه بی نشانی که پای درد تو نشستند

که پای درد تو نشستند

Comments are closed.